1في ذلك اليوم يكون ينبوع مفتوحا لبيت داود ولسكان اورشليم للخطية وللنجاسة.
1در آن زمان برای خاندان داود و اهالی اورشلیم چشمه ای جاری می شود که آن ها را از همه گناه و ناپاکی ها پاک می سازد.»
2ويكون في ذلك اليوم يقول رب الجنود اني اقطع اسماء الاصنام من الارض فلا تذكر بعد وازيل الانبياء ايضا والروح النجس من الارض.
2خداوند قادر مطلق می فرماید: «در آن روز تمام بتها را از سرزمین اسرائیل طوری از بین می برم که دیگر اثری از آن ها بجا نماند. همچنین آن سرزمین را از انبیای کاذب و روح پلید پاک می سازم.
3ويكون اذا تنبأ احد بعد ان اباه وامه والديه يقولان له لا تعيش لانك تكلمت بالكذب باسم الرب. فيطعنه ابوه وامه والداه عندما يتنبأ.
3اگر کسی به دروغ نبوت کند پدر و مادرش که او را به دنیا آورده اند، با تیغ می کشند و می گویند: «تو نباید زنده بمانی، زیرا تو به نام خداوند به دروغ نبوت می کنی.»
4ويكون في ذلك اليوم ان الانبياء يخزون كل واحد من رؤياه اذا تنبأ ولا يلبسون ثوب شعر لاجل الغش.
4در آن روز انبیای کاذب خجل و شرمنده می شوند و دیگر برای فریب دادن مردم جامۀ پشمین انبیاء را نمی پوشند.
5بل يقول لست انا نبيا. انا انسان فالح الارض لان انسانا اقتناني من صباي.
5بلکه هر کدام آن ها می گوید: «من نبی نیستم. من یک دهقان هستم و از جوانی پیشۀ من زراعت بوده است.»
6فيقول له ما هذه الجروح في يديك. فيقول هي التي جرحت بها في بيت احبائي
6اگر کسی از آن ها بپرسد: «پس این زخمهائی که بر بدن دارید بخاطر چیست؟» جواب می دهند: «اینها جراحاتی اند که دوستان ما به ما وارد کرده اند.»»
7استيقظ يا سيف على راعيّ وعلى رجل رفقتي يقول رب الجنود. اضرب الراعي فتتشتّت الغنم وارد يدي على الصغار.
7خداوند قادر مطلق می فرماید: «ای شمشیر علیه چوپان من، آن شخصی که همکار و معاون من است، برخیز! چوپان را بزن تا گوسفندان پراگنده شوند و من قوم برگزیدۀ خود را می زنم.
8ويكون في كل الارض يقول الرب ان ثلثين منها يقطعان ويموتان والثلث يبقى فيها.
8دو سوم قوم هلاک می شوند و از بین می روند و یک سوم آن ها زنده می مانندو اینها را از بین آتش می گذرانم تا همانطوری که طلا و نقره بوسیلۀ آتش پاک و صفا می شود، آن ها هم پاک و خالص گردند. آنگاه آن ها نام مرا یاد می کنند و من آن ها را بحضور خود می پذیرم و می گویم: اینها قوم برگزیدۀ من هستند و آن ها می گویند: خداوند، خدای ما است.»
9وادخل الثلث في النار وامحصهم كمحص الفضة وامتحنهم امتحان الذهب. هو يدعو باسمي وانا اجيبه. اقول هو شعبي وهو يقول الرب الهي
9و اینها را از بین آتش می گذرانم تا همانطوری که طلا و نقره بوسیلۀ آتش پاک و صفا می شود، آن ها هم پاک و خالص گردند. آنگاه آن ها نام مرا یاد می کنند و من آن ها را بحضور خود می پذیرم و می گویم: اینها قوم برگزیدۀ من هستند و آن ها می گویند: خداوند، خدای ما است.»