1ای خداوند، دشمنانم چقدر زیاد شده اند! بسیاری بر ضد من بر می خیزند.
1
خداوندا، دشمنان بسیار دارم،
عدّهٔ زیادی علیه من برخاستهاند.
2بسیاری دربارۀ من می گویند: «خدا برای او رهاننده نیست.»
2
آنها دربارهٔ من صحبت میکنند و میگویند:
«خدا او را کمک نخواهد کرد.»
3اما تو ای خداوند، گرداگرد من سپر هستی، جلال من و باعث سرافرازی من.
3
امّا تو ای خداوند، همیشه سپر من در برابر خطرات هستی؛
تو به من پیروزی میبخشی
و به من شجاعت میدهی.
4به آواز خود نزد خداوند فریاد می کنم و او مرا از کوه مقدس خود اجابت می کند.
4
به حضور خداوند فریاد میکنم
و او از کوه مقدّس خود مرا اجابت میکند.
5اما من در بستر خود آرامیده به خواب می روم و دوباره بیدار می شوم، زیرا خداوند از من مراقبت می کند.
5
آسوده میخوابم و دوباره بیدار میشوم
زیرا خداوند از من مراقبت میکند.
6از دهها هزار دشمنی که مرا از هر طرف احاطه کرده اند ترسی ندارم.
6
از دهها هزار دشمنی که
مرا از هر طرف احاطه کردهاند ترسی ندارم.
7ای خداوند، برخیز، ای خدا مرا نجات بده. بر رخسار همۀ دشمنانم زده و دندانهای شریران را بشکن.نجات از جانب خداوند است؛ برکت تو بر قوم برگزیده ات باد!
7
ای خداوند برخیز، ای خدا مرا نجات بده.
دشمنانم را مجازات کن
و قدرت آنها را درهم بشکن تا نتوانند به من آسیبی برسانند.
رهایی از سوی خداوند است
و او به مؤمنین خود برکت خواهد داد.
8نجات از جانب خداوند است؛ برکت تو بر قوم برگزیده ات باد!
8
رهایی از سوی خداوند است
و او به مؤمنین خود برکت خواهد داد.