1ای خدا، مرا داوری کن و در دعوای من با قوم بی رحم قضاوت کن. مرا از دست مردم حیله گر و شریر رهایی ده.
1
ای خدای من، در برابر مردم بیرحم از من دفاع کن
و بیگناهی مرا اعلام نما،
مرا از دست مردم شریر و دروغگو برهان.
2زیرا تو خدا، پناهگاه من هستی. چرا مرا ترک کرده ای؟ چرا بخاطر ستم دشمن در غم و ماتم باشم؟
2
خدایا، تو پناهگاه من هستی.
چرا رهایم کردهای؟
چرا از دست ظلم دشمنان
همیشه رنج بکشم؟
3نور و راستی خود را بفرست تا هادی و راهنمای من باشند و مرا به کوه مقدس تو و مسکن های تو برسانند.
3
نور و راستی خود را بفرست
تا راهنمای من باشند
و مرا به کوه مقدّس
که بارگاه توست برسانند.
4آنگاه به قربانگاه خدا می آیم، بسوی خدایی که خوشی و شادابی من است. و تو را ای خدا، خدای من با نغمۀ رباب ستایش می کنم.ای جان من چرا افسرده شده ای و چرا در من پریشان گشته ای؟ بر خدا امید داشته باش زیرا که او را دوباره ستایش خواهم کرد، که نجات روی من و خدای من است.
4
آنگاه در برابر قربانگاه تو خواهم ایستاد
و برای تو ای خدا، خدای من که سرچشمهٔ شادی هستی،
با بربط خواهم نواخت
و سرود شکرگزاری خواهم سرایید.
ای جان من چرا افسرده و غمگین هستی؟
بر خدا امید داشته باش زیرا
که دوباره او را ستایش خواهی کرد،
چون او خدای من و مددکار من است.
5ای جان من چرا افسرده شده ای و چرا در من پریشان گشته ای؟ بر خدا امید داشته باش زیرا که او را دوباره ستایش خواهم کرد، که نجات روی من و خدای من است.
5
ای جان من چرا افسرده و غمگین هستی؟
بر خدا امید داشته باش زیرا
که دوباره او را ستایش خواهی کرد،
چون او خدای من و مددکار من است.