Dari

Persian

Psalms

129

1چه بسیار از طفولیتم مرا اذیت رسانیدند. حال اسرائیل بگوید:
1 اسرائیل، بگو که چطور از زمان جوانی، دشمنانت تو را عذاب دادند.
2«چه بسیار از طفولیتم مرا اذیت رسانیدند. لیکن بر من غالب نیامدند.
2 «از زمانی که جوان بودم، دشمنانم بر من ظلم کردند، امّا نتوانستند مرا از پای درآورند.
3قلبه کنندگان بر پشت من قلبه کردند و زخم های عمیق به آن گذاشتند.
3 شانه‏هایم را با شلاق، مانند زمین شخم زده کردند.
4اما خداوند عادل است و مرا از بندهای شریران رهایی داد.»
4 امّا خداوند عادل مرا از بردگی آزاد کرد.»
5کسانی که از سهیون نفرت دارند رسوا و مغلوب شوند.
5 کسانی‌که از صهیون نفرت دارند، سرنگون شوند.
6مثل گیاهی باشند که روی بامها می روید؛ که پیش از آنکه آنرا بچینند، خشک می گردد.
6 مانند علف روییده بر روی بامها پیش از آن که نمو کنند، پژمرده گردند
7هیچ درونده ای دست خود را از آن پُر نمی تواند کرد و نه خوشه چین آغوش خود را.هیچ کسی به او نگوید: «خداوند به تو برکت بدهد و ما هم بنام خداوند به تو برکت می دهیم!»
7 و کسی نتواند آنها را بچیند و یا به صورت بافه ببندد. هیچ رهگذری نگوید: «خداوند تو را برکت دهد یا ما به نام خداوند تو را برکت می‌دهیم!»
8هیچ کسی به او نگوید: «خداوند به تو برکت بدهد و ما هم بنام خداوند به تو برکت می دهیم!»
8 هیچ رهگذری نگوید: «خداوند تو را برکت دهد یا ما به نام خداوند تو را برکت می‌دهیم!»