1
آنگاه بلدد شوحی جواب داد:
1Så tog Sjuhiten Bildad til Orde og sagde:
2
«سلطنت و هیبت از آن خداست
و او صلح را در آسمانها برقرار میکند.
2"Hos ham er der Vælde og Rædsel, han skaber Fred i sin høje Bolig.
3
کسی نمیتواند شمارهٔ فرشتگانی را که در خدمت او هستند، بداند.
نور خدا بر همهکس و در همهجا میتابد.
3Er der mon Tal på hans Skarer? Mod hvem står ikke hans Baghold op?
4
آیا انسان فانی میتواند در نظر خدا پاک و بیعیب باشد؟
4Hvor kan en Mand have Ret imod Gud, hvor kan en kvindefødt være ren?
5
حتّی مهتاب و ستارگان در نظر او درخشنده
و پاک نیستند،
چه رسد به انسان خاکی که کِرمی بیش نیست.
زندگی انسان چه ارزشی در نظر خدا دارد؟»
5Selv Månen er ikke klar i hans Øjne og Stjernerne ikke rene
6
چه رسد به انسان خاکی که کِرمی بیش نیست.
زندگی انسان چه ارزشی در نظر خدا دارد؟»
6endsige en Mand, det Kryb, et Menneskebarn, den Orm!